۱۳۹۵ آبان ۲۵, سه‌شنبه

عشق در شیوه تولید کالایی سرمایه داری

عشق، کالایی است که مانند هر کالای دیگری از مناسبات حاکم بر شیوه تولید اجتماعی زمان خودش پیروی می کند و در «نظام تولید کالایی سرمایه داری» همسو با منطق به وجود آوردنده وضعیت موجود، در جهت کسب سود است که تولید و به فروش می رسد.
همانطور که برای هر کالای دیگری، جنس اصل، جنس تقلبی، جنس بازار مشترک، جنس چینی، جنس دارای برند، وکیوم دار، دست دوم، اوراقی و اسقاطی، با رنگ، بی رنگ، دور رنگ، یگانه سوز، دوگانه سوز، نقد و اقساط، خرده فروشی و عمده فروشی و غیره وجود دارد؛ و نیز همانطور که هر کالای دیگری #بازاریابیو تبلیغات مخصوص به خودش دارد، این کالا نیز با انواع کیفیت ها، با انواع فرم ها و مدل ها، با انواع روش های بازاریابی عمومی و یا مخصوص به خود در بازار موجود است.
همانطوری که ما نمی توانیم بدون تن دادن به قوانین نظام تولید اجتماعی موجود برای خود لباس زیر، مواد غذایی، لوازم یدکی، وسایل ارتباطی و غیره تهییه کنیم؛ نمی توانیم بدون تن دادن به مناسبات اجتماعی و فرهنگی برآمده از شیوه تولید اجتماعی موجود، تن به روابط اجتماعی بدهیم. مسئله به هیچ وجه نکوهش «خرید و فروش» نیست. حتی نمی توان ایراد اخلاقی به کم فروشی، گران فروشی و کلاهبرداری در بازار گرفت زیرا اصول بازار آزاد بر تقلب و فریب و فقدان هرگونه اخلاق انسانی بنا نهاده شده است. مسئله دقیقا بر سر این است که هر کس فکر می کند که خودش و روابط اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی اش تافته ای جدا بافته و بیرون از مناسبات موجود است. این تنها یک توهم است اما چیزی خنده دار تر از توهم نیز وجود دارد که مستوجب دلسوزی و تحقیر است:

آنکه این بازار را می شناسد، جنس شناس است، به خوبی از قیمت ها مطلع است، خودش استاد تقلب و گران فروشی است و یک کلام از تجّار خرده فروش و خرده پای این بازار است، با این حال به نقد وضعیت موجود و به نقد ارزشهای حاکم بر این بازار می پردازد و خود را قربانی می پندارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر